031 - 910 - 100 - 30 021 - 910 - 100 - 30
تقویت بازار سرمایه یک موضوعی است که خارج از سیاست پولی کشورهاست. این معنیاش این نیست که اصلا به سیاستهای پولی ارتباطی ندارد، اما معنیاش این است که بازار سرمایه یک بازار جدا است، یک بازار است با کارکرد خاص خودش، بر اساس عملکرد شرکتهایی که در آن بازار بورس یا بازار سرمایه فعالاند.
و توقع داشتن از بانک مرکزی و درگیرکردن آن با بازار سرمایه باعث میشود که بانک مرکزی دچار محدودیتهای مضاعف برای اجرای سیاستهای پولی و کنترل تورم شود.
هر دولتمردی که توقع داشته باشد بانک مرکزی باید ورود پیدا کند، این را متوجه نیست که با ورود بانک مرکزی، اجرای سیاستهای پولی برای کنترل تورم از دست بانک مرکزی خارج خواهد شد. بنابراین ما به جد مخالف این موضوع هستیم. بازار سرمایه در دو حالت دچار افزایش قیمت سهام شرکتهای داخل آن میشود. ما یک بازار سرمایهای داریم یا یک بازار بورسی داریم، فرض کنید 800-700 تا شرکت در داخل آن بازار فعالاند
یا اینکه کشوری دچار ابرتورم شود و بهطبع آن سطح عمومی همه قیمتها بالا برود و بهطبع آن طبیعی است که ارزش سهام بالا میرود، آن هم دچار تورم میشود. این یک حالت بسیار ناخوشایند و بد برای اقتصاد یک کشور است. این کارشناس اموربین الملل و راهبردی اقتصاد در ادامه می افزاید: البته این تورم به صورت متوسط در کشور ما هم اتفاق افتاد، یعنی این شکل اول که دچار افزایش قیمت سهام میشود، اما نه به صورت ابرتورم؛ تورمهای 50-40 درصدی و افزایش چندین برابری نرخ دلار و بهروزکردن قیمت دارایی شرکتهایی که در سهام بودند؛ همه اینها از عواملی بودند که باعث افزایش قیمت سهام شدند. این حالتی ست که آثار زیانباری برای کشور دارد که آثار آن را هم در کشور داریم میبینیم، بخصوص در زندگی افرادی که سهام خریدند یا سهامدار بودند. یا اینکه در حالت دوم، شرکتهای موجود در بازار سرمایه و به عبارتی در بورس، از نظر عملکردی و بهرهوری ارتقاء پیدا کنند. مثلا سودآوریشان برود بالا، تکنولوژیشان تغییر کند، کارآمدیشان برود بالا، جهش صادراتی داشته باشند.
انتقال نقدینگی به بازار سرمایه زمانی درست است که به تغییر تکنولوژی، کارآمدی و بهرهوری شرکتهای داخل بازار سرمایه منجر شود، ولی مکانیزم و سیاستهای انتقال نقدینگی فعلی به بورس فقط و فقط یک نوع سفتهبازی و دلالی است.